بررسی و تحلیل ترانه ای از پینک فلوید

ساخت وبلاگ

عنوان:

پدیدآورندگان:

چکیده

واژگان کلیدی

مقدمه

تنه

نتیجه گیری

فهرست منابع

. شعر و موسیقی در ایران باستان

.موسیقی در دوران هخامنشی ی

. ربط شعر باموسیقی

.گاس و دستگاه(دست گاس)

.شعر پیش از زرتشت و ریگ ودا

.سرود های میترایسمی

. اوزان اشعار گاثاها و ریگ ودا

.اصطلاحات شعری ایران باستان

.شعرهای عرفانی گاسا ها و یشت ها

.صابئیان، مغتسله و مهرپرستی

.شعر دوران ماد

.شعر دوران اشکانی

.شعر دوره ی ساسانی

.اشعار مانوی

پهلویات اشکانی - ساسانی

.دگردیسی شعر و ترانه پس از حمله ی اَراب:بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی/می خواند دوش درس مقامات معنوی

.اشعار مانی: انگدروشنان 1-8

.هویدگمان 1. مانی

.شعرهای هجایی تا دوبیتی

.سرودهای خسروانی

.اوزان فهلویات

.اوزان عروضی شعرهای پس از تاخت اَرب و گمخویشی های وتنی و واژگانی

.ترانه و تصنیف های فهلوی

.ترانک و دوبیتی و رباعیات لری- کردی

.اشعار خورآسانی و تبورستانی (فهلویات)پس از اسلام

.زاگرس ، بانک ترانه های فهلوی و نوخسروانی ها

پیشینه موسیقی جغرافیای بختیاری

علی رغم اینکه موسیقی بختیاری غنی می باشد اما موسیقیدانان آن جغرافیا متاسفانه هنوز به تدوین اثریا آثارجامعی از موسیقی مان نپرداخته اند امید است این مهم روزی انجام پذیرد.اکنون مردمان کرد وسایرایلات واستان ها به تدوین پیشینه ی موسیقیایی خویش پرداخته وگاه به تعمد ویا نادانسته موسیقی ایلات واستان های دیگر را زیر مجموعه ی موسیقی خود قرار می دهندامیدوارم موسیقیدانان لر نیز با کلاسه نمودن پیشینه ی موسیقی غنی خود نقاط مبهم را برطرف نمایند .در دایره المعارف کردی درقسمت معرفی موسیقی کردی آمده است :«دستگاه های موسیقی کردی : دستگاه های خسروانی که آن را به باربد نسبت می دهند گوشه ها و راه ها وردیف های فراوانی داشته وهرگوشه ی آن در زمانی به مناسبتی خاص ساخته شده وموسیقی دان ها نام این دستگاه ها را طرایق و رواسین نهاده اند که به معنی راه ها ست وبرخی از این راه ها در چند دستگاه تکرارمی شوندمانند رآی دلداران[رآی دیلدارآن]: راه عشاق که در راست پنجگاه واصفهان ودشتی نواخته می شود واین دستگاه ها عبارتنداز:دستگاه ماهورکه دارای سی وچهارگوشه بوده ودستگاه راست پنجگاه دارای سی وسه گوشه بوده ودستگاه چهارگاه که دارای بیست وپنج راه بوده ودستگاه شور که دارای شصت ودو گوشه بوده ودستگاه سه گاه دارای بیست وپنج گوشه بوده ودستگاه همایون دارای شانزده راه بوده ودستگاه نوا دارای شانزده راه بوده وراه ها وگوشه های دیگری در موسیقی کردی داشته ایم که در کردستان رایج بوده واما اینک بسیاری از راه ها وگوشه های موسیقی فراموش شده واز انبوه این راه ها وگوشه ها چند راه وگوشه به جای مانده که اکنون نواخته می شود.»21 نواهای کردی :نوا مقام وپرده ی موسیقی راگویند.ودرموسیقی کردی نواهای زیادی داریم که از پیشینیان به یادگار مانده وتعدادی از این نواها عبارتنداز: نه وای کوردی : نوای کردی که نغمه ای است از موسیقی قدیم و نه وای به ختیاری {بختیاری}:نوای بختیاری که نوعی از الحان قدیم است...نوای همایون که یکی از مقام های موسیقی کردی است وگوشه های آن عبارتند از :درآمد و موالیان و چکاوک و بیداد و بختیاری ونوای خارکه ن:نوای خارکن که نوایی ست قدیمی و در پرده ی صفاهان زده می شودونه وای نه وروز به یاتی:نوای نوروز بیاتی که یکی از شعب بیست وچهار گانه ی موسیقی قدیم است...»22با توجه به گستره ی موسیقیایی بختیاری ومتنوع بودن آن می توان اقرار کرد که دستگاه بختیاری که به گوشه ها ونغمه های مختلفی تقسیم می شود.چرا که دستگاه از دوبخش «دست»(شیوه ی دست نوازی – روش – قانون های نوازه ای ونواختن...) + گاه(پسوند محل ومنطقه ) که رویهم رفته عبارت است از شیوه های نوازه ای محلی ومنطقه ای که موسیقی بختیاری نیز شامل این تعریف می گردد که اکنون بسیاری از گوشه ها ونوا های آن از یادها رفته است ویا در دستگاه های دیگرمناطق بازتولید وبازآفرینی شده اند.موسیقی بزمی بختیاری نیز ریشه در خسروانی ها داردوخسرو نیز از دو قسمت :خُ(خُو – خوب)+ سرو(سرود)درست شده است که سُرو همان شاخی است که از روزگاران باستان به عنوان یکی ازآلات موسیقی استفاده می شده وبا آن سُرو(سرود)خوانی می کرده اند.واین« سُرو »همان صوری است که در رستاخیز اسرافیل درآن می دمد وبا سروده ی مذهبی اش مردگان با این شیپور به رقص بازندگی برمی خیزند رقصی ازجنس رشد ونموی دوباره.پس خسروانی ها صرفا سرودها ی بزمی نیستند بلکه سروده های مذهبی ای می باشند وفقط مربوط به خسروان وملکان نمی باشند بلکه خسروان مروجان سروده های آسمانی بودند ویا حداقل این ادعا را داشتند.وبعدها با ایجاد پردیس ها وکوشک ها نواها جنبه ی بزمی به خود می گرفتند تا از پس نبرد ها رامشگران ؛بساط آرامش را برای خسروان فراهم آورند.در بزم خسرو پرویز باربدبه بربط خویش «سی لحن »می نواخت:به بربط چون سرزخمه درآورد/ز رود خشک بانگ تر درآورد...که سی لحن باربد عبارتند از:1- گنج بادآورد2-گنج گاو3- گنج سوخته4- شادُروان مروارید5- ثخت طاقدیسی6- و7- ناقوسی واورنگی:چوناقوسی و اورنگی زدی ساز/شدی اورنگ چون ناقوس از آواز8- حقه کاوس 9- ماه برکوهان10- مشک دانه 11- آرایش خورشید12- نیمروز13- سبزدرسبز14- قفل رومی15- سروستان16-سروسهی17- نوشین باده 18- رامش جان19- نازنوروز یاسازنوروز20- مشگویه21-مهرگانی22- مروای نیک23- شبدیز24- شب فرخ 25- فرخ روز26 – غنچه کبک دری27- نخجیرگان28- کین سیاوش29- کین ایرج30- باغ شیرین.ژکوسکی در مورد تصنیف های مردمان بختیاری می نویسد:بین تصنیف های ایرانیان وبختیاری ها ونظریاتی که هریک از اینان نسبت به تصنیفات خود دارندفرق فاحشی موجود است.در موقعی که ایرانیان با نهایت اکراه از این تصنیفات خود صحبت می داشتندبرعکس بختیاری ها به داشتن چنین تصنیفاتی مباهات می کردندوبین آواز های مخصوص زن ها ومردها هیچگونه فرقی قایل نمی شدند،چه زن بختیاری برای مرد یک دوست با وفا وصدیق ومعاون صمیمی است.بختیاری ها به پروفسور ژوکوسکی چنین گفته بودند:«ما بختیاری ها دریای مواجی هستیم.تصنیفات وآوازهای ما تمام شدنی نیست.اگر آنچه را که اکنون موجود واز اجدادما به ما رسیده باآنچه جدیدا ساخته می شودجمع آوری کنیم چندین برابر شاهنانه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی خواهد شد.»موسیقی در سرزمین بختیاری باز می گرددبه زمان های باستان .سنگ نگاره ی بربط نوازان ایلامی کول فره(ح)ایذه تاییدی ست برقدمت موسیقیای این خطه.خطه ای که همواره جزء پارس بوده وحافظ در بیتی به ایذه ی این خطه چنین اشارهمی نماید:بعدازین نشکفت اگربا نکهت خلق خوشت/خیزد از صحرای ایذج نافه ی مشک ختن.

کول فره – ایذه – استان خوزستان: چنگ نوازان وتنبک زن دوره ی ایلامیان

کالبد وقالب دی بنال ها

دی بلالم دی بلال بهلین بنالم دی بنال

شعر وموسیقی در بختیاری از تنوع بالایی برخورد دار است:برزگری- شکار (صیادی)-شوخی(شبیخون وشب خیزیدن بردشمن)-آهای گل- دای شیرین –نوای حماسی تغزلی عبده ممدللری وخدابس-دای الما...دربختیاری گونه ای سرود وترانه عاشقانه واعتراضی وجود داردکه به «دی بنال»معروف اند.دی بنال از سه قسمت :دی(مخفف دیگر-دیگه-دیه- دی) + ب(بای دستوری یا امری .همچون: بگو ، بخوان ،برو...) + نال(نالیدن – به ناله درآمدن)تشکیل شده است.که از گذشته تاکنون فقط با نی نواخته می شوند:

"بشنو از نی چون حکایت می کند/از جدایی ها شکایت می کند/کز نی ستان تا مرا ببریده اند/در نفیرم مرد و زن نالیده اند" .

این سروده(شروه) ها ستایش از معشوق واعتراض به اوضاع حاکم بر جامعه ی عشیره ای واخیرا جوامع شهرنشین بوده و می باشد که در بخش نمونه دی بنال ها بیشتر با آنان آشنا خواهید شد.دی بنال طی یک فرایند واجی دچار«همگون سازی » شده وبه شکل «دی بلال»در آمده است.یعنی واج "ن"به واج"ل"تبدیل شده است و دیگر واج ها جایگاه خویش را حفظ نموده اند.برخی بی اطلاع از فرایند های واجی وزبان شناسی دی بنال ها (دی بلال)را به بلال حبشی نسبت می دهند.سوای موضوع زبان شناسی اصلا محتوا ی اینگونه سرودن ها خود اقرار به ناله داشته وفضای عاشقانه ای از جنس عاشقانه های زمینی دارند. به اعتقاد نگارنده بلال حبشی نیز از فراز کعبه معشوق ومعبود خویش را به ناله فریاد زد. موضوع دی بنال های بختیاری وقوم لر ستودن معشوق است. معشوقی که در جامعه ی طبقاتی - عشیره ای، خان وکدخدایان وریش سفیدان ودیگربزرگان آنراازعاشق دور می ساختند وعاشق چاره ای نداشت جز اینکه چون بلبل درغم گل به ناله درآیدوبااین نالش ها به شرایط وطبقات وافراد موجود بشورد وپرخاش کنند. اعتراض به تابوها وخط قرمزهایی که بزرگان می آفریدند تا مانع رسیدن دونفر به یکدیگر شوند،سدها وموانع تش وطایفه ای ،اختلاف اندیشه همه وهمه ازجمله موضوعاتی ست که در این مثنوی های تک بیتی به چشم می خورد. آری دی بنال ها به لحاظ قالب مثنوی می باشندوظرافت وزیبایی وهنر سرودن وشعر را از همین دو مصراع های بختیاری می توان دریافت؛ که سرایندگان آنان با مهارت حرف دل ومنظورخود را به ایجاز در مصراع دوم بیان می کند.در این مثنوی تک بیتی، مصراع اول با فضا سازی بسترآفرینی نموده وپایه ای می شود برای ضربه ی نهایی عاطفی، در مصراع دوم تا شاعر برپایه ی همان مصراع اولی که ایجاد نموده است ،بتواند دردومین مصراع حرف دل خویش را بزند.ناف بران (قول دادن به یکی از بزرگان که این دختر به نام فرزند تو نافش بریده می گردد)،گاه به گاه(جابه جا) وجابجایی دختری را به خانواده ای دادن واز همان خانواده وتش وطایفه دختری را گرفتن،خون بس(دختری را دربرابر قتل وکشتار،تش وطایفه ای وایجاد آتش بس معاوضه نمودن)،دخترندادن ودختر نگرفتن از کولی ها ،همان کولی هایی که هم صنعتگرند وهم موسیقیدان وهرجا حضور یافته اند بنا بر دانشی که داشته اند عنصر تحول وتجدد را با خویش به همراه برده اند وباعث سرعت ورشد در جوامع بشری شده اند.آنان دانش وصنعت خویش را به کول می گیرند وازشهری به شهری دیگر واز کشوری به کشوری دیگر درمهاجرتندوگناه آنان تنها اینست که هرچه دارند برکول خود گذاشته،سبک بال این سوی وآن سوی پرواز می کنندوجه تسمیه ی آنان از کول گرفته می شود برابر با مهاجرین امروز که در کمپ ها زندگی می کنند تا وقت پناهندگی شان فرا برسد.حدس بزنید مردمان تابع آن کشور ها به زندگی کمپی ها که هرچه داشته اند در کیف گذاشته وبه کول می کشند چیست؟!در داستان صد سال تنهایی ،گابریل گارسیا مارکز نیز کولی ها هنگامیکه درهرجا ومکان وروستایی می روند در کوله های خود اشیاء جدید واسرارآمیز دارند.با هر آمدنی کولی ها برای مردم وسایل تازه می آورند.در واقع کولی ها از زمان باستان «ژن مدرنیته»را با خود به این کشور وآن کشور می بردند.ازکولیان اسپانیا گرفته تا کولی هایی که در بختیاری از روزگاران باستان :شمشیر،داس ،تیشه،چکش...آفرینش می نموده اند،همه انسان هایی اثرگذاردر تاریخ صنعت کشور ها بوده اند.پس دی بنال ها نوعی شورش اندعلیه متن حاکمه.متنی که بی چون وچرا می بایست به اجرا درآیند تا مباداصاحبان دختر متری از زمین واشرافیت شان کاسته گردد.در دوره های بعدی ما شاهد نوعی تغییر هستیم ومشاهده می کنیم که دختر و زن بختیاری با سرودن وحتی با خواندن دی بنال اعتراض خود را به وضع موجود می نمایندو نا بسامانی های جامعه را به تصویر می کشند:"تش گِرا پیک نیک سَوز ،بیشتر خماری/سیخ وسنگ لول کاغذی ،کُرِ بُرد به خاری"(گلستان- توران).دی بنال ها در خود گاه طنزی تلخ وگزنده وگاهی طنزی ملیح ونرم به همراه دارند.همان طنزی که انتباه وبیداری شنونده را به همراه دارد. دی بنال ها که اکنون به این صورت درآمده اند ریشه در پهلویات(فهلویات)وترانه های باستانی ایران دارندوگاه می توان ردآنان را در متونی چون سروده های اوستایی پیگیری نمود.ترانه یا دی بنال ها ی کنونی بااستفاده از قافیه وردیف ایجادهارمونی می نماینداما در دی بنال های گذشته حتا مربوط به سی تا چهل سال پیشتر،قافیه وردیف با تکنیک های خوانشی ونوعی کوشش وکشش در کلمات پایانی ایجاد می شد تا دومصراع، هماهنگ شده وآوایی هارمونیک را ارایه دهد.البته در بیت بعد ویا چندبیت دیگر تلاش می کرد که به قافیه باز گردد وداستان را بامهارت دوباره دنبال نماید ویا فضای هجرانی را تغییر دهد. همین مثنوی تک بیتی گاه دوبیت می گردد وقالب دوبیتی ورباعی وترانه را می سازدوگاهی با ادامه یافتن مثنوی های بالا بلند ی چون: خسرو شیرین ،لیلی ومجنون ،هفت پیکر،شاهنامه ...می شوند. در اصل همین ناله است که ظرفیت وظرافت داستان سرایی را پرجذبه تر می سازد.دی بنال هاوصف عشق است واز قدیم هم گفته اند:وصف العیش،نصف العیش.

میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 30 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت: 18:39