ابهام درشعر

ساخت وبلاگ

بحث درباره "تصویر"، راه را بر بحث دیگری به نام «ابهام» می گشایدکه از مهم ترین مباحث شعری است. اگرچه در مورد ماهیت ابهام در شعر مطالب بسیاری نوشته شده است و به خصوص مثلاً در مطالب محمد حقوقی تلاش به عمل آمده تا مبحث ابهام بسیار کلی تر از مبحث تصویر نشان داده شده و ابهام ناشی از تصویر سازی یکی از انواع ابهام نام گیرد اما به اعتقاد راسخ من و بر اساس مفهومی که تاکنون از تصویر و انواع آن به دست دادم ابهام اصیل و واقعی ی شعری صرفاً ناشی از تصویر سازی .است من در صفحات آینده وقتی به طرح دیدهای تازه ای درباره تصویر رسیدم بیش از اینها در این باره سخن خواهم گفت اما تا رسیدن یا برای رسیدن به آن منزل ناچارم به سیر تاریخی ی بحث برگردم. در مقالات منتشر شده در کارگاه «شعر من می کوشیدم تا نشان دهم که چگونه با کوچک ترین دستکاری در فرمول تشبیه کامل»، چیزیاز معنا کسر شده و به همان نسبت ابهامی محسوس در شعر راه می یابد این ابهام جا باز می کند تا مخاطب شعر نیز در کار روشن کردن معنای،شعر و دریافت تجربه ،شاعر، شراکت باید .
مثلاً اگر به تفاوت دو جمله «علی در شجاعت چون شیر است و علی چون شیر است دقیق شویم میبینیم که در نخستین جمله ابهامی در کار نیست علی به شیر تشبیه شده و علت تشبیه هم ذکر گردیده است. اما در جمله دوم همان تشبیه صورت گرفته است بی آنکه علت آن معلوم باشد. حال این خواننده است که باید حدس بزند چرا علی به شیر تشبیه شده است. نوع شناخت و تلقی ی هر خواننده به جمله مزبور معنای جدیدی می دهد اگر در نظر خواننده شیر حیوان درنده ای باشد آنگاه خواننده خواهد گفت که منظور گوینده نشان دادن درندگی علی است اما شیر میتواند برای کسی نماد زیبائی برای دیگری نماد ،وقار و برای سومی نماد سلطنت باشد. بدین سان يك جمله معین در نزد هر خواننده معنائی تازه به خود میگیرد این خاصیت ابهام و جزو ذاتی ی شعر است شاعر با مکتوم داشتن بخشی از معادله تصویری خود از خواننده می طلبد که به درونداشتن بخشی از معادله تصویری خود از خواننده میطلبد که به درون آمده و آن را تکمیل کند اینگونه است که رفته رفته تصویر شعری به آینه ای تبدیل میشود که به جای نمایاندن چهره شاعر تصویر خواننده رادر خود منعکس میکند و طرز تلقی های او را افشا می سازد. اگر به شعر حافظ برگردیم خواهیم دید که چگونه او با به کار بردن تصویر نوع ۹ اشاره مکتوم که دارای ابهام بسیار است در شعرش آینه کاملی میسازد که خواننده در آن چهره تخیلات و آرزوهای خویش را منعکس میبیند و حتی میتواند به مدد آن با دیوان حافظ قال زند.«یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور...» آنچه ما از این مصراع می فهمیم فقط وعده و بشارت است. آنکه فرزند سفر کرده دارد شادمان می‌گردد که پسرش(یوسفش) به خانه( به کنعان) باز خواهد گشت.آنکه مشکل مالی دارد دل قوی می‌دارد که مشکلش حل خواهد شد. و این همه از آن رو میسر است که خواننده می‌داند اشاره حافظ نه به یوسف تاریخی است و نه به کنعان جغرافیایی.ابهام نباید درهای ورودی ی شعر را به
با این همه باید توجه داشت که ابهام نباید درهای ورودی شعر را به کلی ببندد .شعر برای ایجاد ارتباط است و ابهام شعری نه عنصری ضد ارتباط بلکه وسیله ای برای برقراری ارتباطی است عمیق تر تصویرهای شعری و ابهام مستتر در آنها خواننده را به جستجو وا می دارند و او را به درون دنیای خودشان و ،شاعر هر دو میبرند اما شعر نباید او را سرگشته و بی پاداش بازگرداند تصویری که من در سال ١٣٤٥ از آن به عنوان تصویر اصم به معنی «لال» و در ،ریاضی به معنی ی عددی که جذر صحیح نداشته باشد یاد کرده بودم شعری می آفریند که برای ایجاد ارتباط نیست برای شعبده بازی و تفاخر است، برای رفاقت نکردن با خواننده و پس راندن و گیج کردن اوست من این نوع تصویر سازی را نقض غرض و نافی ی هدف اصلی ،هنر که ایجاد ارتباط است میدانم ی در آن سالها من هر واحد شعری را که دارای يك تصویر بود" شعرك" میخواندم و با گشایش استونی به نام شعرك ها از شاعران جوان می خواستم، تا در این مورد به تمرین و آفرینش بپردازند گاه می شد که دريك اثر سه صفحه ای تنها يك تصویر تازه و اصیل می یافتم پس پس بقیه شعر را حذف میکردم و فقط آن يك شعرك واجد تصویر را در ستون مربوطه چاپ میشد عده ای "شعرك" را به "هایکو" های ژاپنی تشبیه می کردند؛می کردند؛ عده ای آن را نوعی کاریکلماتورسازی شبیه آثار طنز آمیز پرویز شاهپور میدانستند و عده ای نیز این کار را عبث و بیهوده می خواندند خیلیها هم از اینکه اسمشان در ستون شعركها چاپ شود دلخور شدند ،اما در مجموع، حاصل کار در نظر من مثبت بود در چهار خط کوتاه دیگر نمی شد گرد و خاک کرد و نبودن تصویر را پنهان نمود. محمد حقوقی «شعرك» را «تصویر» مجرد خوانده است و می نویسد روزگاری اسماعیل نوری علا به تصویرهای مجرد ) نام «شعرك داد. آن هم چنان که به راستی دارای جوهر جادوئی ی شعر باشند»".( نوری علا ،تئوری. ۱۳۵تا۱۳۸).

میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 3 مهر 1402 ساعت: 19:43