جغد جنگ ،ملک الشعرا بهار ،صفحه ۱۲۵
فغان ز جغد جنگ و مُرغوای او...
معنی بیت ۱. اندوه و افسوس از که چون جغدی مینماید بر خرابهها و فال بدی که در طالع ما افتاده است./ کاش تا ابد بریده شود گلوی جنگ و شومی چون جغدش.
مُرغوا: فال بد
بیت ۲. بریده باد نای او...
معنی: امید که نای و گلوی جغد جنگ تا انتهای جهان / و پر و بال و پای او همواره شکسته و از هم بریده گردد(نفرین شاعر بر جنگ).
بیت ۳. ز من بریده یار آشنای من...
معنی۳. جنگ سبب شد تا آشنایان و خانوادهام را از دست بدهم و دوست صمیمیام را از دست بدهم/ پروردگارا! خانواده و یار صمیمی جنگ را از آن بگیر و نابود کن تا معنای دوری را بفهمد!
بیت ۴. چه باشد از بلای جنگ صعبتر...
معنی۴. چه چیزی میتواند از رنج و سختی جنگ دشوارتر باشد/ زیرا که هیچکس امن و امنیت نمییابد از این درد و رنج جنگ.
صعب تر: دشوار تر.
بیت۵. شراب او ز خون مرد رنجبر...
معنی ۵. شراب جنگ از خون مردان زحمتکش است/ و غذای جنگ از استخوان کارگران پرتلاش تهیه میگردد.(در جنگ مردم زحمتکش آسیب می بینند!).
بیت ۶. هم میزند صلای مرگ و نیست کس...
معنی۶. مرگ همواره فریاد می زند تا میهمانان را برای تباهی و نیستی جمع کند(مرگ آواز می دهد تامیهمان های نیستی و تباهی،جمع شوند)./که جان برد(چه کسی می تواند از جنگ جان سالم بدر برد؟) چه کسی میتواند جان سالم به در ببرد از آسیبهایی که مرگ با آواز نیستی میهمانان را به نابودی فرا میخواند.
بیت ۷. همی دهد ندای خوف و میرسد...
معنی۷.همیشه فریاد و صدای ترسناک سر می دهد و این صدا می رسد/ این صدای ترسناک و مهیب هر دلی را میلرزاند.
بیت۸. همی تنت شدی پای در جهان...
دیوپای : عنکبوت.کارتونک.
معنی۸. مانند عنکبوت در جهان خانهاش را میسازد(در اصل انسان ها را در دام خانه اش می اندازد و با فریب اینکه خانه است ،دیگران را کرفتار و نابود می سازد)./ عنکبوت جنگ به هر سویی که نگاه کنی تارهای خانهاش را گسترانیده است(بازو های جنگ را همه جا و جهت می بینی).
بیت ۹. چو خیل مور گرد پاره ی شکر...
معنی۹. مانند های بسیاری که گرداگرد تکهای شکر و شیرینی را گرفتهاند/ جنگ هم به جان آدمی میافتد چون مورچگانی که گرداگرد آن تکه شکر(جان ادمی. زندگی) جمع گشتهاند و با گرفتن جان و زندگیش به او رنج و سختی می دهند.
بیت ۱۰. به هر زمین که باد جنگ بَر وزد...
معنی ۱۰. در هر جهتی از زمین باد جنگ بوزد و جنگ آن را فرا گیرد/ هوا و فضای آنجا بسته میشود از حلقههای تبایی و سیاهی و آتش و دود.
گره در حلقه انداختن هوا:بسته شدن فضا و هوای آزاد. نیز اعدام و به دار آویختن آدم ها، حلقه های دود و سیاهی ی ناشی از انفجار.
بیت ۱۱. در آن زمان که نای حرب در دمد...
معنی ۱۱. در آن هنگامی که جنگ در نای و شیپور بدمد/ زمانه و روزگار تهیدست میشود از صدای نای و شیپور مرگ و جنگ.
بیت۱۲. به گوشها خروش تندر اوفتد...
معنی ۱۲. صدای گوش خراش و چون رعد / توپها و غرش مهیب آنان ترس را به جان آدمی میاندازد.
یوسفی
دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت: 19:20