در تعهد هنر، احمد شاملو

ساخت وبلاگ

در تعهد هنر
-اصولا" هنر ملتزم نیست یعنی هیچ گاه التزام و تعهد نقشی در آفرینش هنری بازی نمی کند. التزام امری شخصی و فردی است در موسیقی موزار هیچ تعهدی به چشم نمی خورد و می توان گفت آثار او فقط موسیقی خالص است در حالی که مثلاً با خ را می شود متعهد به کلیسا دانست یا مثلاً وان گوگ را ،صرف نظر از طرح‌های نخستین اش، نقاشی فاقد تعهد به شمار آورد هرچند که این موضوع در روزگار آنها مطرح نبوده است. اما التزام هنرمند باید انسانی باشد. التزامی فارغ از قید و بند فرقه گرایی و تحزب. التزامی فارغ از سیاست و تنها در راه تعالی انسان. اما به هر تقدیر اثر هنری پیش از آن که بار تعهد یا التزامی را به دوش بکشد باید هویت هنری خود را ثابت کند. حافظ نه به این دلیل که بیش از شاعران دیگر غمخوار انسان و دشمن ریاکاری بوده بر قله ی  غزل فارسی پایدار مانده. تعهد او فرع استادی و قدرت غزلسرائیش است.مایاکفسکی-شاعر انقلانی- التزام و تعهد اجتماعی شاعر را اساس کار قرار می داد و می گفت شاعر باید برای نوشتن شعر از اجتماع سفارش قبول کند و شعر را 《محصول سفارش اجتماعی》 می خواند. او فراموش کرده بود که نخست باید شاعر بود تا بتوان به سفارش جامعه پاسخ شایسته داد، وگرنه بسیار بودند کسانی که به همان راه او رفتند و نامی باقی نگذاشتند. من هم شعر پریا را مستقیماً به سفارش اجتماع نوشتنم. جامعه که با کودتای ۱۳۳۲ لطمه ی نومیدانه ی شدیدی خورده بود به آن نیاز داشت و من که در متن جامعه بودم این نیاز را درک کردم و به آن پاسخ گفتم. آنهم با زبان خود توده. و تو دهم بی درنگ آن را تحویل گرفت و برد. لازمش داشت و من این لزوم را با پوست و گوشت و احساس کرده بودم. اقتضای ایثاری نه اقتضای بیعاری.این شعر منباب مقایسه در همان تاریخی نوشته شد که مثلاً شاعر دیگری سرگرم صادر کردن چین چیزهایی بود:
تشنه، ‏بس به آغوش گنه رفتی و باز
آمدی تشنه تر از روز نخست این به کنار.
همسرت ناله بر آورد:《ای اُف به تو شوی!》
دلبرت چهره بر افروخت که:《ای تف به تو یار!》
نکته ئی که جای گفتنش درست همین جا است که هنرمند خلاق و پیشرو، هنرمندی چون نیما که نوآور است و آثارش به غنای هر چه بیشتر فرهنگ جامعه  ی خود و نهایتاً جامعه بشری می‌انجامد لزوماً پیشاپیش جامعه حرکت می‌کند. محصول فعالیت این چنین فردی به ناچار نمی‌تواند آن چنان که مارکسیست نماهای فاقد بینش دیالکتیکی مدعی هستند 《برد توده ئی》 داشته باشد ،چرا که توده مستقیماً نمی تواند اثر چنین هنرمندی را جذب کند.اثر ی که او می‌گذارد بر 《فرهنگ هنری》 جامعه است و از طریق واسطه ها در اختیار توده ها قرار می گیرد ّیعنی از طریق هنرمندانی که از او تأثیر پذیرفته اند و در فاصله میان او و لایه‌های دیگر طبقات واقع شده اند.بهره ی نیما به وسیله خسرو گلسرخی و  م. آزرم اسب مثلاً که از راس به قاعده می‌رسد. این یک اصل است و با یاوه هایی از قبیل 《معتقدات هنری بورژوائی》 و 《هنر برای هنر 》و این جور عبارات کلیشه‌ئی هم نمی‌شود آن را مخدوش و بی اعتبار کرد. موضوع این است که اساساً چیزی که بشود به طور مطلق و به طور آن به 《هنر مردمی 》یا 《هنر توده‌ئی 》تعبیر کرد وجود ندارد مگر این که بگوییم《 هنر بازاری》 که مصداقش در موسیقی می‌شود کارد سلاخ، درمان می‌شود موطلایی شهر ما و در سینما می شود گنج قارون!- یعنی چیزهائی که شدیداً توده پسند هستند اما قاتل فرهنگ و هنر و ذوق است ،و درست رو در روی آثاری قرار می‌گیرد که مطلقاً توده پسند نیست حتا اگر مضمون و محتوا شان عمیقاً انسان  و اجتماعی و توده ئی باشد، مثل پادشاه فتح نیما و پستچی (فیلم مهرجویی ).و اگر در فاصله  این دو نقطه آثاری وجود داشته باشد با محتوای توده‌ئی، و بیان و غالب اصیل و هنری که مورد اقبال توده نیز قرار بگیرد (:نمونه گوزن‌ها فیلم مسعود کیمیایی)، بدون تردید از استثناهای قاعده است. اما وقتی پای آثاری با محتوای اجتماعی و در قالب توده پسند به میان می آید (نظیر آثار اشرف الدین حسینی) و آنگاه باید موضوع را در مقوله دیگری مورد قضاوت قرار داد. چرا که آثار این شخص (منباب نمونه )بیشتر باید یک 《فعالیت سیاسی 》تلقی بشود نه یک فعالیت فرهنگی، و بنای سنجش نیز ناچار باید ارزش تاریخی آن باشد نه بار فرهنگی اش... من غالب ایدئولوژی ها را نه به صورت فرمول های دسته بندی شده ی اعتقادات ،بل که به صورت توجیهاتی برای مقاصد شرورانه ی نهانی ارز یابی می‌کنم .اگر عدالت و نیک خواهی در میان باشد انسان کل یکپارچه‌ ئی خواهد بود فراتر از ایدئولوژی ها. آن که منادی تعالی تبار آدمی است فراتر از ایدئولوژی ها و برداشت هایی که به پاره پاره شدن و تجزیه این یکپارچگی منجر شده است حرکت می کند.ایدئولوژی هائی که《 ما》 را به《 من و تو و او 》تقسیم می کند.مبلغ نابودی انسان است. اندیشه‌ ئی که جمع شریف انسانی را به پراکندگی می‌خواند اندیشه ئی شیطانی است.(۱)

میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 210 تاريخ : يکشنبه 7 ارديبهشت 1399 ساعت: 5:22