جغد مینروا

"جغدمینروا"

سوژه ها  و ابژه ها

به جان هم افتاده اند

متن ها

با جدال های فلسفی شان

یکدیگر را نفی می کنند؟!

جغدمینروا

نشسته بر دیوار دو برلین ماضی

مردم را با دیالکتیک

به الهه ی آتنا

فرا می خواند:

"استالینیسم،فاشیسم و سایر دیکتاتورها

برادران همگونی هستند

که عَلم برداشته و

هریک با مانیفست های ساختگی

به فریب

سهم خود را از جهان

طالب می شوند؟!

هرچه قبضه ی سلاح ها بیشتر باشد

سهم شمایل ایسم ها ها فراتر!

ابتدای فصل خروش است

دریاها آرام می گرند؟!

اما مدیترانه

غافل از کودکان زیتون زارانش

قصه های لاژوردش را

به  زنجیر زمزمه ها می کشاند !

و فرات

با کمری دوتا

از زمانی می گفت

که قدش

بلندتر از قد تمام پادشاهان استوره ای بود!

که در جدل های سخت

سربازان

لای اولین لاخ های سخت طره هاش

پنهان می شدند

اما اکنون به سخره قورباغه ها

چهره از تاریخ می گیرد؟!

و هگل

در حالیکه  خنجر خون آلود اش را

از قلب خدا

بیرون می کشید

به آزادی تکیه داده

جار می زند:"مظنونین به ترور مرگشان هیچ ابعاد درونی ندارد،این مرگ بی تفاوت ترین مرگ هاست.ارزشی بیشتر از دونیم کردن کلمب و ریختن جرعه ای آب"

هوا صدای گرگو میش می دهد

و جوانی مست با سوت های خاکستری

از زیر ایفل می گذرد!

در رستورانی محقر

در کوچه های تاریک و مطرود پاریس

هگل "راو یولی"می خورد

و خنجرش را چون قلمی در دست گرفته

نقشه ی کشتار پیامبران را

به صورت ذهنی و عینی

برای مشتی رند

بر گلوگاه کاغذ می فشرد؟!

این مرغ دانا

جغد مینروا!

.....................................................................

جغد مینروا.مظنونین به ترور،هگل و جامعه مدرن،چارلز تیلور،ص227،جغد مینروا همان آتنا  الهه ی دانایی نزد یونانیان است.در این شعر استعاره از خود هگل نیز می باشد.

"راویولی"غذای سنتی آلمانی.شایع است که زمانی راهبان اجازه ی خوردن هیچ نوع گوشتی در جشن ها را نداشتند.آنان برای فریب خدا نوعی خمیر پاستا  را در دو سوی گوشت می نهادند تا با این کار به زعم خود ،خدا را گول زده باشند.این غذا  راویولی نام داشت.  

3/آبان/1396

z7